معرفی مقاله؛ رژیم های جهانی و تحول جایگاه جنبش های قومی
این مقاله تاثیر گسترش رژیم های جهانی حقوق بشر و دمکراسی را بر وضعیت جنبش های قومی بررسی کرده است و معتقد است؛ رژیمهای فراملی و بینالمللی اعم از موازین حقوق بشر و مناسبات دموکراتیک همراه بارشد سازمانهای غیردولتی و فراملی و تفسیر موسع شورای امنیت از مفاد منشور سازمان ملل در خصوص حفظ صلح و نظم بینالمللی، از مهمترین پیامدهای فرآیند جهانی شدن در دهههای پایانی قرن بیستم است که میتواند جنبشهایقومی و دولتهای کثیرالقوم را با فرصتها و تهدیدهای جدیدی مواجه سازد. بر این اساس رژیمهای جهانی به تدریج به رقبای حقوق اساسی و داخلی نظامهای به جای مانده از الگوی وستفالیایی تبدیل شده و بیش از آنکه ابزار اعمال قدرت و تنظیم روابط از سوی دولتها باشند، محملی برای انسجام بیشتر هویتی و تکثیر خواستههای گروه های فروملی و جنبشهای قومی خواهند بود.