معرفی مقاله؛ الگوهای ساخت مرکز و روندهای توسعه منطقه‎ ای (نگاهی به تجربه ایران)

هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که به لحاظ نظری و نیز با توجه به تجربه تاریخ معاصر ایران، چه ارتباطی بین الگوی ساخت مرکز یا دولت مدرن و توسعه منطقه‌ای وجود دارد. فرضیه مقاله به این صورت مفهوم‎ بندی شده است که تکوین و ساخت غیرتعاملی مرکز و عدم نقش‌ ‏پیرامون در این فرایند، موجب پدیداری الگوی توسعه ملی نامتوازن شده؛ که مهم‏ترین پیامد آن، شکل‌گیری موقعیت «مرکز- پیرامون» در مناسبات سیاسی و اقتصادی در کشور بوده است. از نظر روش‌‏شناسی، نویسنده از روش «تبیین نظری قیاسی» و راهبرد پژوهشی «پس‌کاوی» برای تحلیل مکانیزم‌‏های علّی موثر بر متغیر وابسته بهره گرفته است. همچنین، رویکرد مقاله برای تبیین روابط دو متغیر «الگوی ساخت مرکز» و «توسعه منطقه ای» در ایران، جامعه‌شناسی تاریخی است. بر این اساس، بخش اول مقاله به بررسی مبانی مفهومی و نظری «ساخت مرکز»، «منطقه» و نظریه «مرکز-پیرامون» می پردازد. بخش دوم، مؤلفه های موثر و روندهای تاریخی- جامعه‌شناختی چگونگی تکوین ساخت مرکز یا دولت مدرن در ایران را تحلیل کرده و در وارسی و آزمون فرضیه پژوهش نیز تأثیر الگوی خاصی از ساخت مرکز و حکمرانی ملی بر تکوین نظام مدیریت منطقه‌ای و توسعه منطقه ای تحلیل می‏شود.

انتشار یافته در ؛ فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۸۸، شهریور ۱۳۹۹
قابل دسیترسی در؛https://quarterly.risstudies.org/article_114580_15176.html
الگوهای ساخت مرکز و روندهای توسعه منطقه‎ ای (نگاهی به تجربه ایران)

دیدگاه خود را بنویسید


برو بالا