مختصات ژئوپلیتیکی، ویژگیهای متمایز اقلیمی و فرهنگی، روندهای متفاوت توسعه و محیط امنیتی متفاوت باعث شده تا استانهای کشور و بهطور خاص آذربایجان شرقی به لحاظ شاخصهای توسعهیافتگی و روندهای محیطی با مسائل متمایزی مواجه باشند. بر این مبنا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهمترین مسائل توسعه استان و نیز تحلیل شبکهای و نسبت سنجی بین مسائل به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و نهایتاً دستیابی به مسائل کلیدی (بهعنوان موانع اصلی پیشرفت و توسعه استان) است. در این چارچوب به لحاظ روششناختی علاوه بر بررسی اسنادی موضوع، تحلیل کیفی و مصاحبه عمیق با ۶۵ نفر از مدیران و نخبگان ارشد استان در چهار طیف سازمانهای دولتی و بخش خصوصی، نهادهای عمومی و نخبگان دانشگاهی و فعالان مدنی مبنا قرار گرفته و از تکنیک تحلیلی «ماتریس تأثیر متقابل» و نیز دو نرمافزار یوسینت (UCINET) و Micmac)) و روش تجزیه و تحلیل ساختاری یا شبکهای برای شناسایی الگوی روابط مؤلفههای کلیدی مؤثر بر توسعه و پیشرفت استان استفاده شده است. یافتههای پژوهش در محور تأثیرگذاری ـ تأثیرپذیری مسائل و بر مبنای ماتریس ۳۹*۳۹، به ترتیب در چند طیف؛ متغیرهای تأثیرپذیر، متغیرهای تأثیرگذار، متغیرهای دو وجهی، متغیرهای میانجی و نهایتاً متغیرهای کلیدی مفهوم بندی گردیده و در چارچوب تحلیل شبکهای، عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه استان به لحاظ میزان تأثیرگذاری به این ترتیب شناسایی شدند: ۱) ساختار متمرکز اداری و اختیارات محدود منطقه ای، ۲) اقتصاد دولتی و رانتی، ۳) غفلت از ظرفیتها و فرصتهای ژئوپلیتیکی استان، ۴) رویکرد امنیتی مرکز به آذربایجان، ۵) بیتوجهی دولت به سرمایهگذاریهای زیرساختی، ۶) تحریمها و بحران اقتصادی کشور، ۷) چند پارچگی نظام مدیریتی استان و شهرستان، ۸) توسعه نامتوازن و نابرابر درون استانی، ۹) انسداد در گردش نخبگان، مدیران و فقدان احزاب مستقل، ۱۰) فساد و تخلفات مالی و مدیریتی کارگزاران استان.
| انتشار یافته در؛ | فصلنامه اقتصاد و توسعه منطقه ای، شماره ۲۴، پاییز و زمستان ۱۴۰۱ |
| قابل دسترسی در؛ | تحلیل ساختاری نظام مسائل توسعه آذربایجان شرقی https://doi.org/10.22067/erd.2022.76770.1120 |